مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

 

 

مومیایی شده

 

روحم !

با سرابِ تنهایی

ظهرِ کویری

ته جاده ها

بنگر!

ببین!

در انتظارِ غصه هاست

ولی درد

درد درون دلم مسکن گرفته.

***

اتاق تاریکه

وبرق قطع

کلید پنکه روشن

شمع افروختم

ناگهان!

برق که آمد

به بچه ها گفتم:

پنکه رو خاموش کنین

شمع داره خاموش میشه!

***

آبراهِ دلم بسته

باران تندی بارید

سیلاب راه افتاد

آب پشت سدها جمع شد

سد منفجر شد

و باران بند آمد

مثل اینکه

برای غرق شدنم نقشه کشیدند.

***

حاکمی ستمگر

به دنبال عادل می گشت

دور شهری حصار  بر پا کرد

و عابران را شلاق می زد

عادلی پیدا شد

به حاکم گفت :

تعداد شلاق زن ها را زیاد کنید

چون دیر سر کار می رسیم.

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 23/06/1391

 



:: برچسب‌ها: زنگِ تفریح 1 ,
:: بازدید از این مطلب : 1825
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : شنبه 25 شهريور 1391
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 89 صفحه بعد

صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی